با توجه به گذشت مدتی از طرح سهمیه بندی بنزین اینجور به نظر میاد که کماکان طرح جیره بندی بنزین تمدید میشود ... این نکته به ذهن خطور میکند که آیا واقعا هدف جیره بندی بنزین بوده است یا خیر ؟
همانطور که میدونید پایین بودن قیمت بنزین و تاثیر آن بر جامعه و یارانه مستقیم به این کالا باعث شده همواره در دو دهه گذشته سیاستمداران با ادامه روش یارانه دهی به این محصول باعث شودند که مشکلات عدیده ای برای اقتصاد مملکت به وجود آید ... رسیدن سقف واردات بنزین به بیش از ۳ میلیارد دلار در سال ( بیش از دو برابر بیشتر از بودجه عمرانی کشور ) باعث شد که فشار عمده ای به اقتصاد وارد شود
از طرفی برآوردها نشان میداد که نهایت مصرف بنزین به تعداد اتومبیلها نباید بیش از ۴۵ میلیون لیتر در روز باشد ... در صورتی که این عدد قبل از سهمیه بندی به بیش از ۷۰ میلیون لیتر در روز رسیده بود ... این به این معنی بود که بنزین لیتری ۸۰ تومان به طور گسترده به خارج از کشور قاچاق میشد ... در نظر بگیرید که بنزین در کشور همسایه ترکیه بیش از ۱۶۰۰ تومان در لیتر به فروش میرسد این یعنی سودی ۲۰۰۰ درصدی ... البته فکر اینکه مردم دهاتی مناطق مرزی بیش از ۲۰ میلیون لیتر در روز به خارج از کشور قاچاق کنند کمی اغراق به نظر میاید ... این به این معنی است که قاچاقچیان حرفه ای مبادرت به انتقال بنزین در اندازه های خیلی بزرگتر میکرده اند در مدت کوتاهی از طرح سهمیه بندی ۱۵ میلیون لیتر از مصرف روزانه کشور کاسته شده و از اونجایی که مردم عادی کماکان از سمیه خود استفاده میکنند ... نشان دهنده این بوده که طرح دولت احمدی نژاد برای مقابله با قاچاق بنزین موفقیت آمیز بوده است ... ولی
مساله ای که این وسط مهم است اینه که من گمان میکنم دولت در آینده باز هم میزان سهمیه را افزایش خواهد داد و در حقیقت دولت هدفی برای جیره بندی بنزین از روز اول هم نداشته است بلکه تمام اینها یک برنامه جالب و زیرکانه بوده است تا مصرف بنزین در کشور تحت کنترل در آید ... اما چرا از ابتدا به این موضوع که هدف از کارتهای بنزین مقابله با قاچاق بود اشاره نشد
الف ) در صورتی که کارتهای بنزین فقط برای مقابله با قاچاق مورد استفاده قرار میگرفت مردم احساس نمیکردند که با زندگی روزمره آنها در ارتباط است و احتمالا مانند طرحهای دیگر با کم توجهی مردم ممکن بود با شکست مواجه شود
ب ) دلیل اصلی دیگر تبلیغات مثبت برای آقای احمدی نژاد خواهد بود که هم توانسته است جلوی قاچاق در حدود دو میلیارد دلار در سال از بودجه مملکت را بگیرد و هم اینکه با دادن سهمیه دوباره و یا آزاد کردن مصرف بنزین ( البته با کارت که بشود توزیع آن را کنترل کرد ) در زمان انتخابات نشان دهد که رییس جمهور لایقی بوده است
البته ادامه افزایش سهمیه بنزین نظر شخصی من است و باید منتظر نشست و دید که با پایان سهمیه عده بیشتر مردم چه اتفاقی خواهد افتاد و مساله دیگری که در این مدت فشار زیادی به دولت خواهد آورد مساله اماکن توریستی که با توجه به ترس مردم از پایان سهمیه به طرز شدیدی آسیب دیده است ... و در کنار این موضوع گازوییل هم میتواند چالش دیگری برای دولت باشد ( انتقال قاچاقچیان از بنزین به گازوییل ) ... این بعید به نظر میرسد که دولت جرلت برخورد مشابه با گازوییل را هم داشته باشد ...
تیتر رو به این دلیل انتخاب کردم که نوع برخورد با احمدی نژاد و مطالب مرتبط که هر روز میبینیم اینگونه به نظر میرسد که یک دیوانه زنجیزی از تیمارستان فرار کرده و شده رییس جمهور ... در صورتی که باید تمام جوانب رو دید نه فقط نیمه خالی را
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر