چهارشنبه، آبان ۱۵، ۱۳۸۷

روزی که به عنوان یک انسان به مردم آمریکا افتخار کردم


امروز در تاریخ بشر یک روز معمولی نیست ... امروز یکی از نقاط عطف در فلسفه وجودی ما انسان است ... برای هزاران سال از آغاز تاریخ بشر ما انسان بخاطر عقیده ٫ دین ٫ نژاد ٫ رنگ پوست و ... به عنوان اقلیت مورد تبعیض قرار داده ایم ... یهودی ... مسیحی ... مسلمان ... سیاه ... سفید ... سرخپوست ... آسیایی ... اروپایی ... فارس ... عرب و ...




خود ما ایرانیها برای هزاران سال برخورد نژاد پرستانه ای با اقلیت جامعه داشته ایم ... یهودی ٫ مسیحی ٫ بهائی ٫ زرتشتی ... چون در جامعه ما اقلیت بوده اند مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند و تحقیر شدند و حقوقشان از آنجا که فکر میکردیم با ما فرق دارند با حقوق ما برابر نبود و نیست



ولی امروز در تاریخ بشر مردم آمریکا امیدی تازه قلم زدند ... امروز یک سیاهپوستِ مسلمان زاده به اسم باراک حسین اوباما به بالاترین مقام سیاسی این کشور رسید ... کسی که تا دویست سال پیش یک برده بود و به او به چشم یک حیوان نگاه میکردند و حقوقش با حقوق یک سگ یکی بود ... سیاهپوستی که تا ۵۰ سال پیش به خیلی از جاها راهش نمیدادند و حقوقش به عنوان یک انسان در جای جای جامعه نقض میشد ... و تمام اینها چیزی نیست جز بالا رفتن شعور جمعی جامعه به بالاترین حد در تاریخ بشر ... اینکه به انسانها خارج از رنگ ٫مذهب و عقیده و ... فقط به چشم انسان نگاه کنیم




خدایا یعنی ممکن است ۲۰۰ سال دیگر یک بهائی رئیس جمهور ایران شود ؟ هرگز فکر نمیکردم چنین روزی را در تاریخ بشر به چشم خود ببینم ... ولی امروز این امید در دل من زنده شد ... آن روزی را میبینم که عدالت و برابری در کشور من هم جاری شود ... شاید آن روز من زنده نباشم ... ولی آن روز خواهد آمد ( با نگاهی به سخنرانی معروف مارتین لوتر کینگ ) راه سخت و طولانی در پیش داریم ... ولی باید شروع کنیم ... باید از خودمان شروع کنیم ... باید از همین لحظه شروع کنیم ... او خواهد آمد

هیچ نظری موجود نیست:

visitor stats