دوشنبه، مرداد ۰۱، ۱۳۸۶

سوال ؟ آیا اگر اجرای مجازات های غیر انسانی باعث حرکت به سمت جامعه سالمتر شود آن مجازات ها واقعا غیر انسانی است ؟

یک از اولین مسایلی که ذهن انسان را از آغاز روند تمدن و بالاخص شهرنشینی به خودش مشغول کرده است مساله خلافکاران بوده است ... از ابتدا سعی بر آن بوده که با شیوه های مختلف جلوی اعمال خلاف گرفته شود تا با کم شدن این افراد جامعه سالم تر گردد و جامعه سالم تر به معنی پیشرفت بوده است ... یکی از اصلی ترین فلسفه های تشکیل حکومتهای کمونیستی و یا سوسیالیستی حمایت مستقیم از بخش فقیر جامعه و کاستن از تعداد افرادی که بخاطر فقر دست به خلاف میزنند بوده است

ولی تئوریها و نظریات مختلف در این زمینه هیچگاه حتی نزدیک به حد قابل قبول نیز نشدند ... نکته جالب این است که تنها تعداد انگشت شماری از کشورها توانسته اند در این زمینه آمار شگفت انگیزی داشته باشند ... که در راس آنها کشور عربستان صعودی است ( همانطور که میدانیم مجازات دزدی در عربستان صعودی قطع دست است و ... ) آمار فوق نشان میدهد که تنها در یکسال در این کشور ۱۱ فقره دزدی صورت گرفته است که در مقایسه با استرالیا با جمعیت نزدیک ... با داشتن ۴۳۶۸۶۵ فقره سرقت ... اعداد فوق واقعا تامل انگیز هستند وقتی که بدانیم در استرالیا به ازای هر ۱۰۰۰ نفر ۲۱ نفر دزد است و در عربستان با ازادی هر ۱۰۰۰ نفر ۰.۰۰۰۴۲ که در واقع یعنی صفر
نکته فوق وقتی تامل انگیزناکتر میشود که که بدانیم که تنها بودجه مبارزه با مواد مخدر در آمریکا در سال گذشته ۲۸.۷ میلیارد دلار بوده است ... و در این کشور در یک سال ۲۰۰۰۰۰۰ دزدی صورت گرفته میگیرد و اینکه بدانیم از هر ۱۰۰ نفر که در زندانها این کشور هستند ۷۹ نفر در صورت خروج از زندان به کار دیگری جز دزدی فکر نمیکنند

جمعه، تیر ۲۹، ۱۳۸۶

حجاب !

تا حالا چند بار سر این مساله با مریم دعوای حسابی کردیم ... شاید باسه همین میخوام اینجا بنویسم
حجاب از نظر من دو بخش دارد الف) اجتماعی ب) دینی
الف) تعریف حجاب در حالت اجتماعی بر میگرد به تعریف آزادی غربی « انسان آزاد است هر عملی را انجام دهد (در سن قانونی ) تا زمانی که آن عمل باعث آسیب به بقیه اشخاص جامعه نشود » بر این اساس زمانی که اکثر یک جامعه مثلا در کلیفرنیا نمیپذیرد ( نمونه این برخورد بسیار انتقادی جامعه با خانم جنت جکسون بعد از اتفاقی که در افتتاحیه اون مسابقه معروف افتاد) که کسی کاملا ل.خ.ت در خیابان راه برود ... به این معنی است که جامعه برای خودش تعریفی از حجاب ایجاد کرده که عرف جامعه میگوییم ... با توجه به تعریف آزادی غربی علت حق قانونی پلیس کلیفرنیا برای بازداشت شخصی که مثلا ل.خ.ت در خیابان راه برود این است که مردم عادی بر اثر دین شخص ل.خ.ت که از عرف جامعه خارج شده است دچار آسیب روانی میشوند
حال اگر راه رفتن زنها بدون حجاب در خیابانهای تهران باعث ایجاد آسیب روانی بر اکثریت مذهبی جامعه باشد بر طبق قانون آزادی غربی پلیس وظیفه دارد با فرد خاطی برخورد کند ... مساله بدحجابی هم در همین راستا است ... یعنی اگر اکثریت جامعه با دیدن دختری که مانتوی تنگ و آرایش زیاد دارد یا پسری که موی قلمبه یا دست لاک زده (شخصا دیدم ) دارد دچار ناراحتی روحی میشوند و احساس میکنند شخص فوق از عرف جامعه خارج شده ... بنابر تعریف آزادی غربی پلیس جامعه موضف است با فرد بد حجاب برخورد کند

ب) و اما حالت دینی ... دید من از برداشت اسلام از حجاب که منظور از حجاب در اسلام یک امر ظاهری نیست بلکه یک امر درونی است و اسلام میگوید این مغز و قلب ماست که باید حجاب داشته باشد نه موی ما ...
متاسفانه در کشور ما مخلوط کردن دین و اجتماع در این قضیه و خیلی قضیه های دیگه و ارتباط هر مساله ای به دین باعث لوس شدن یک امر عادیه اجتماعی شده است ... این جاست که یاد شعار قدیمی آقای خمینی می افتم که دیگر نمیشنویم که ... اسلام در خطر است
visitor stats