خوب از امروز زندگی واقعی یجوری شروع شد ... رفتم مدرسه
جالبه که اینجا زیاد اهل کلاس گذاشتن نیستند مثل ما ... ما اگه بریم
دانشگاه باید بگیم که میریم دانشگاه ولی اینا وقتی میروند دانشگاه
میگم رفتیم مدرسه ... کلاسمون وحشتناک بود یعنی منه خارجی
ندیده یهو اونهمه خارجی میددم از ویتنام ، هندوراس، هنگ کنگ
اوکراین ، مکزیک ... اوه تازه کجاشون دید معلممون هم آمریکایی
بود
خلاصه سرتون رو درد نیارم بزرگترین خوبی کلاسش اگه گفتین
چی بود ؟ یک آبچو مهمون من ... لول ... احتمالا رفقای من همه
میفهمن ... غیر از حمید ندید بدید ( الان داره میگه دختراش خوب
بودن !!!) نه خره ... کلاسش مجانیه :)) حدس میزدم فکرت به
بیراهه بره ... بقیه که درست حدس زدن بیان آبجوشون رو بگیرن
یا هرچی دوس داشتن مهمون من :)) بیایین دیگه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر