یه چند وقتی اینجا چیزی ننوشتم ... حالا بگم ... سرم شلوغ بود یه ذره ... به عرض عنور تمام دوستان برسونم که ... مریم بالاخره دکتر شد ... نسخه باسه حذف پزشکی مینویسم ۷۵۰ تومان ... مفت ... میتونید تبریک بگید به من ... شوخی به خودش ... در ضمن ما داریم خونمون رو عوض میکنیم چون صاحب خونه جوابمون کرده ... میگه میخواد برا پسرش زن بگیره ... ما باید پاشیم ... شوخی
بود ... میخواد بکوبه بفروشه:)) ... اینجا حسابی رو بورسه بساز بندازی
خلاصه اینکه منم قراره یه عمل داشته باشم ... لایپو ساکشن ... اینم شوخی بود قرار نیست :)) ... احسان ملاحسینی هم باسم نامه نوشته ... بهش گفتم از خودت تعریف کن ... خط اولش نوشته بود ماتیز رو فروختم ۲۰۶ خریدم ... این شوخی نبود به جان شما ... از خودش بپرسید ... پژمانم بعد از ۱.۵سال یهو توی چهار روز ۱۰ باز بهم زنگ زده ... البته من خونه نبودم ( بی وقت زنگ میزنه آخه ) ... احتمالا دلش تنگ شده یهو ... دیگه اینکه من نگاران همه شما هستم که حالا که بنزین ندارید چی میخورید ... خبرشو بدین بهم